جدول جو
جدول جو

معنی فلک فعال - جستجوی لغت در جدول جو

فلک فعال
(فَ لَ فِ)
فلک کردار. که کارهایش مانند آسمان پیروزانه و دلیرانه باشد:
رخسار بحر دیدم کز حلق شرزه شیران
گلگونه دادی از خون، شاه فلک فعالش.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ لَ فِ)
آنکه کردار وی مانند فرشته بود و نیک کردار. (ناظم الاطباء). ملک فعل. و رجوع به ملک فعل شود
لغت نامه دهخدا
(فِ)
نکوکردار. نکوکار. رجوع به نیک فعالی شود
لغت نامه دهخدا
(مَ لَ فِ)
فرشته کردار. آنکه اعمال و افعال وی چون فرشتگان است. نیک کردار:
قوام دین پیغمبر ملک محمود دین پرور
ملک فعل و ملک سیرت ملک سهم و ملک سیما.
فرخی.
رجوع به ملک فعال شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از علت فعال
تصویر علت فعال
علت فاعلی
فرهنگ لغت هوشیار